این بار کمی متفاوت باشیم1

قالبهای قانونی و اجتماعی گاهی از تعریف تا اجرا نتایج متفاوت و حتی عکس خود را نشان میدهند. نمونه ای از این قالبهای زیبا واژه دموکراسیست.

این واژه شاید بصورت نامعلوم و زیرپوستی و با اصطلاحات متفاوت از زمانی که انسان شعور درک رخدادهای اطرافش را یافته با او عجین بوده و خواهد بود. اما چرا هنوز هم اجرای آن و جریان یافتنش در جامعه با مشکل روبروست و هرکسی بااینکه داعیه اجرای آن را دارد در عمل ظالم ترین شخص به این رکن اساسی از آب در می آید؟

شاید شما جوابهای متفاوتی را برای این سوال ارایه نمایید اما اساسی ترین و کلی گویانه ترین جوابی که می توان برای این سوال داد این است که ما همواره در اجرا و یا تداوم مسیر دموکراسی خواسته یا ناخواسته دچار خلل می شویم. کمی ساده تر اینگونه باید بگویم که ما مجریانی را به عنوان عاملین این امر خطیر انتخاب میکنیم که یا بطور ذاتی با این واژه مشکل دارند و اساسا آن را قبول ندارند بلکه در دوره ای خاص به اقتضای زمان مجبور به تبعیت از جریان جامعه در پوستین دیگری میروند و یا اینکه اصولا این واژه را قبول دارند ولی ابزارها و روشهای اجرای آن را نمی شناسند.

بنابراین اکنون که به دوره دیگری از آزمون دموکراسی در کشور نزدیک می شویم شاید بهتر باشد کمی متفاوت تر بیندیشیم  و به این اصول حیاتی در شخصیت کاندیدها  فکر کنیم. باشد که هرکدام در نزد وجدانمان توجیهی برای انتخابمان داشته باشیم.

سپاس