
دیدن خیلی چیزها در زندگی وشرایط ها باعث میشه
زندگی رو برای خودم واطرافیانم سخت بگیرم ..
میدونم کم آوردم ولی باید بتونم بدون هیچ برداشتی
از زندگی بد وخوب رو برای خودم حل کنم وسایه ی
زیبای زندگی رو حس کنم وهمیشه به فکر این نباشم
که تموم بشه ....مبادا خودم رو در دنیای نابودی قرار بدم
باید به این فکر نکنم.....وبه قول یکی از دوستان
مباداخودت رااز یاد ببری
میگفت ..روزهایی را هم برای خودت زندگی کن؛
برایِ خودت شاخه ای گل بخر، به دیدن خودت برو، عطر
دلخواهت را بزن، موسیقی موردِ علاقه ات را گوش بده.
یک هدیه، یک فنجان قهوه و یا یک لبخند،
خودت را مهمان کن. به گلدان طاقچه ی اتاقت آبی بده.
بزن به خیابان. به آدمها بی منت لبخند بزن،
بر سر کودکی دست نوازشی بکش.
سرت را رو به آسمان بگیر و آرام زمزمه کن
" خدا جان... دوستت دارم. "
رویِ جدول کنار خیابان راه برو، دست نابینایی را بگیر
و همراهی اش کن. برگرد به خانه و دوشی بگیر،
برای خودت چای دَم کن. در آینه نگاه کن و چشمکی بزن
و بگو " سلام رفیق...! حال تنهایی ات چطور است؟ "
فراموش نکن که تو برترین موجود دنیایِ خود هستی
و باید به خودت عشق بورزی؛ حتی بیشتر از عشقی
که به دیگران می بخشی. اول خودت را سرشار کن،
سپس خواهی دید که دنیایت لبریز از محبت می شود...
مبادا خودت را از یاد ببری،
فراموش نکن که تو بهترینی... بهترین.
ومیتونم فقط اینو بگم ..یا رب...
آنچه خیر است تقدیر ما کن!!!
وآنچه شر است از من و دوستانم جدا کن.
پونه
